قسمتی از دروس
دروس آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی
حکمت بهعنوان علت غایی خلقت انسان
- مقدمه عبارت است از چکیدۀ مطالبی که مؤلِّف در صدد بیان آن است و هدف از تألیف مؤلَّف خود را در آنجا بیان میکند. لذا خیلی بهجا است که انسان با اطلاع و آگاهی لازم وارد آن بحث شود، و بهطور کلی چون مسائلی در حول و حوش حکمت دور میزند که چهبسا مخالفین، همین مطالب مرحوم ملاّصدرا در مقدمه را مستمسک برای اهداف و نیات خودشان قرار دادهاند ـ گرچه در همین مطالبی که ایشان میفرمایند و همچنین در طول بحث، ضد و نقیض کلام آنها مشهود میشود ـ لذا مناسب دیدم که بر حسب اجمال، اشارهای به وضع مقدمه داشته باشیم و سپس به حقیقت و واقعیت علم فلسفه و نتیجهای که بر آن مترتب میشود بپردازیم.
- مرحوم صدرالمتألهین در این مقدمه بهطور اجمال، واقعیت فلسفه و حکمت را بهعنوان علت غایی برای ایجاد نفس و ایجاد نوع آدمی بیان میکند؛ یعنی انسان بهواسطۀ استکمال نفس، به رتبۀ اعطاء حکمت میرسد، که خداوند در آیۀ قرآن از آن به «خیر
جلسه ۱: مقدمه مؤلف – تعریف حکمت و مراتب ادراک حقیقت
3
- کثیر» تعبیر آورده است: ﴿وَمَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗا﴾.1
-
حکمت یعنی اطلاع بر حقیقت هستی
- تعبیرهای مختلفی برای حکمت و فلسفه ذکر کردهاند، اما آن تعبیری که ما میآوریم و تعبیر جامعی هم هست، این است: «حکمت عبارت است از اطلاع بر حقیقت هستی.» یعنی حقیقت هستی و وجود، برای انسان روشن و آشکار شود.
- آشکار شدن حقیقت هستی دو مرحله دارد:
- مرحلۀ اول: انکشاف این مسائل لدَیالذهن بهواسطۀ فکر و ترتیب مقدمات از بدیهی به نظری است.
- مرحلۀ دوم: انکشاف باطنی است؛ یعنی انسان آنچه عقل و فکر مییابد، بالوجدان مشاهده کند.